جدول جو
جدول جو

معنی دریای شهد - جستجوی لغت در جدول جو

دریای شهد
(دَرْ یِ شَ)
دریای سرهند. (آنندراج از عنصر دانش) :
بیاورد سیصد عماری و مهد
گذر کرد زان سوی دریای شهد.
فردوسی (از آنندراج).
به دریای شهدش فگندیم رخت
چو پالوده با کشتی لخت لخت.
وحید (در تعریف پالوده از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَرْ یِ هَِ)
اقیانوس هند. (ناظم الاطباء). سومین اقیانوس زمین از حیث وسعت. عرض آن در امتداد خط استوا در حدود 6400 کیلومتر مربع میباشد و طولش از شمال به جنوب 9650 کیلومتر است. عمیقترین نقطۀ آن حدود 7300 متر میباشد که در نزدیکی جاوه قرار دارد. (از دائره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ یِ)
بحرالشام. بحرالروم. دریای مدیترانه. بحر مغرب. رجوع به بحرالروم و دریای مدیترانه و التفهیم بیرونی ص 169 و 195 شود
لغت نامه دهخدا
(دَرْ یِ سَ / سِ)
رود سند. رود بزرگی است که از درۀ هیمالیا و قره قورم سرچشمه می گیرد و از جلگۀ سند عبور می کند:
خداوند ایران و توران و هند
همان مرزچین تا به دریای سند.
فردوسی.
یکی گفت کاین شاه روم است و هند
ز قنوج تا پیش دریای سند.
فردوسی.
رایت تو سایه افکنده ست بر دریای سند
کی بود شاها که سایه افکند بر کوه شام.
فرخی.
و رجوع به سند در ردیف خودشود
لغت نامه دهخدا
(دَرْ یِ زَ)
بحر اصفر. هوانگ های (در زبان چینی). شاخابۀ بزرگ اقیانوس کبیر در شمال شرقی چین و کره. (از دائره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا